سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سایه روشن هاى جنگ روانى علیه دولت - پیش به سوی انتخابات مجلس هشتم ( بوشهر گناوه دیلم )

پروژه تخریب اصولگرایان از ابتداى پیروزى دکتر محمود احمدى نژاد در انتخابات ریاست جمهورى وارد فاز پیچیده ترى شد یکى از ابعاد مهم آن تخریب و هجمه به رئیس جمهور و عملکرد مجموعه دولت نهم بوده است.
بررسى رسانه هایى که از سوى گروه ها، دستجات و عناصر تندرو دوم خردادى اداره مى شود، به وضوح نشان مى دهد که کوچکترین سوژه اى (اغلب ساختگى) به بهانه اى براى ایراد اتهام و سیاه نمایى عملکرد اصولگرایان تبدیل شده است. در این میان حتى شخصیت حقیقى و حقوقى رئیس جمهور مبرا از گزند راهبران جنگ روانى نبوده است.بر کسى پوشیده نیست که این حجم سنگین از عملیات روانى و رسانه اى براى تصاحب مجدد منافعى است که با روى کار آمدن دولت اسلامى از آن دور شده اند و از همین رو است که در جلسات و محافل خصوصى خود صراحتاً مهمترین دغدغه شان را تلاش براى شکست (بخوانید به شکست کشاندن) دکتر احمدى نژاد عنوان مى کنند.

کسانى که چنین هدفى را نقطه مرکزى آمال خود قرار مى دهند، طبیعتاً به هر اقدامى چنگ مى اندازند تا با سیاه نمایى عملکرد دولتمردان، شاید فضاى جامعه و افکار عمومى نسبت به مجموعه دولت نهم را منفى جلوه دهند. به خیال این که مردم با رویگردانى از دولت و اصولگرایان مجدداً به آنها اقبال خواهندکرد.
بررسى و مرور گفتارها و رفتارهاى جریان دوم خرداد در سال هاى اخیر بیانگر این واقعیت است از نظر آنها که هرآنچه دولت نهم از حدود ?? ماه گذشته تاکنون انجام داده ضعیف و غیرعلمى بوده و حتى یک مورد از دهها عملکرد جدید و عدالت محور دولت، مثبت ارزیابى نشده است. به تبع این القائات چنین تحلیل مى شود که دولت و در بیان کلى تر اصولگرایان ناکارآمد هستند و قادر به مدیریت کشور نیستند.
این درحالى است که حتى به اذعان معدود افراد منصف وابسته به این جریان، در ?‎/? سال گذشته عملکرد دولت نهم و تحولاتى که در بسیارى حوزه ها ایجاد شده، کم نظیر و تأثیرگذار بوده است و دولت هاى گذشته بعضاً آرزوى چنین اقداماتى را درسر مى پروراندند.جالب این که افراطیون دوم خردادى تمام سیاه نمایى ها، توهین ها و بعضاً هتاکى ها را به اسم «نقد و انتقاد» انجام مى دهند و انتظار هم دارند که کسى در مقابل اخبار مجعول و تحلیل هاى برآمده از آن واکنشى نشان ندهد.
مبناى دولت خدمتگزار همچنان که بارها از سوى رئیس جمهور بیان شد، بى تفاوتى به خبرسازى هاى دروغ یک جریان سیاسى خاص بوده است و به اصطلاح نسبت به افترا و تهمت هاى کاذب، پاسخ «لقمان حکیم» را برگزیده است؛ چرا که به درستى دریافته قرار گرفتن در میدان بازى رقیب ضمن این که دولت را از اهداف اصلى خود منحرف مى کند، بلکه عملاً زمان و فرصت خدمت رسانى به مردم به هدر خواهد رفت.
هدف اصلى جریان دوم خرداد از راه اندازى جنگ روانى علیه دولت و از جمله تحریف سخنان مسئولان، خبرسازى و شایعه پراکنى علیه مقامات و مسئولان اجرایى، این است که مجموعه دولت را به خاطر ترس از تخریب به سکوت بکشاند و بر خلاف شعار «دانستن حق مردم است»، نگذارند مردم از واقعیات و حقایق موجود با خبر شوند. تلاش براى سردر گمى و یأس مردم، هدف دیگرى است که این جریان در هجمه به دولت نهم پیگیرى مى کند. دوم خردادى ها به خوبى از پایگاه اجتماعى و اقبال گسترده مردم به دولت اسلامى و اصولگرایان با خبر هستند؛ از این رو تلاش مى کنند با رو در رو قرار دادن اصولگرایان در قواى مقننه و مجریه و بعضاً با القاى نارضایتى رهبر معظم انقلاب از اقدامات دولت، مردم را دچار سردرگمى کرده و در نهایت امید آنها به اصولگرایان را به یأس و نا امیدى مبدل سازند.از سوى دیگر این عده همزمان خود را سینه چاک مردم معرفى مى کنند و براى نجات ملت اشک تمساح مى ریزند، اما مردم هوشیارند و هنوز سخنان موهن افرادى که مردم را به خاطر مشکلات معیشتى «لشکر قابلمه بدستان» مى خواندند، فراموش نکرده اند. مردم به خوبى به یاد دارند که دهها روزنامه رنگارنگ و دولت ساخته دوران اصلاحات چگونه تمام اقدامات دولت اصلاحات را با «به به و چه چه» تأیید مى کردند. چه کسى است نداند تا ناکارآمدى طرح ها و تصمیمات دولت هشتم بسیار بیشتر از خدمات آن بود. بنابراین امروز این سؤال در ذهن مردم وجود دارد که چطور ممکن است چنین افرادى به یکباره به یاد نجات مردم و کشور افتاده اند. مردم آگاه و هوشیار هستند و این را در عرصه هاى مختلف بارها به منصه ظهور و بروز رسانده اند. این هوشیارى در مردم وجود دارد که تفاوت خدمات صادقانه و دلسوزانه مسئولان را براى خدمت رسانى، با ادعاهاى واهى و مغرضانه تشخیص دهند. مردم مؤمن و انقلابى با همه بى احترامى هایى که به اصولگرایان و دولت نهم شده است، به صداقت، خدمتگزارى و پاکدستى آنها ایمان دارند. ضعف عمده جریان دوم خرداد این است که خود را عقل کل مى دانند و خیال مى کنند هر آنچه عنوان مى نمایند، مورد پذیرش مخاطب قرار مى گیرد. این ناشى از غرور و تکبر پوچى است که گریبانگیر آنهاست و بارها طعم تلخ داشتن چنین دیدگاهى را چشیده اند. جریان دوم خرداد براى نجات از این وضعیت چاره اى ندارد جز این که براى مخاطب خود نیز حداقلى از شعور قائل باشد و بداند که دیگران نیز مى فهمند و چه بسا بهتر از آنان.و اما جریان اصولگرا و مجموعه دولت نهم بایستى همچنان در مسیر «خدمت رسانى» صادقانه به مردم باشند و مراقب باشند سرمایه عظیم اعتماد ملى- که به راحتى نصیب کسى نمى شود- با قرار گرفتن در حاشیه هاى رسانه اى از دست ندهند. این فراز از بیانات رهبر عزیزمان براى دلگرمى به اصولگرایان بى مناسبت به نظر نمى رسد: «عده اى کانه مزد گرفته اند براى این که ذهن مسئولان کشور را از کارهاى اصلى منحرف کنند و به جاى دیگر ببرند، متأسفانه بعضى ازمطبوعات هم در این زمینه خیلى تأثیر دارند. هرچیزى را مى نویسند، برخلاف ایمان و مصالح مردم و برخلاف واقعیت مى نویسند و آزادانه منتشر مى کنند، آخرش هم داد مى کشند که آزادى نیست! از آزادى استفاده مى کنند براى این که به دروغ ادعا کنند، آزادى نیست! اگر آزادى نیست، پس این همه فریادهایى که مى کشید، این همه شایعه پراکنى و دروغگویى در مطبوعات و غیر مطبوعات و دستگاه هاى مختلف چیست! البته ما از این اظهارات... به دل راه نمى دهیم، این ملت، ملت مؤمنى است.» (در دیدار گروهى از کارگران و معلمان)

 

 

احمدی نژاد



حامیان عدالت ::: پنج شنبه 86/11/11::: ساعت 1:28 صبح
نظرات دیگران: نظر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ






نظرسنجی